محل تبلیغات شما



خب این روزها، روزهای عجیبین. به شدت مودی شدم این چند رورز اخیر، یه لحظه خیلی خوشحالم، یه لحظه خیلی مضطرب، یه لحظه هم خیلی غمگین. حال لحظه‌ایم هم طوریه که خواب رو از چشام گرفته، آسایش نداریم.بابا من ۴ شبه فقط ۱۵ یا ۱۶ ساعت خوابیدم:( به هرحال، اتفاقاتی که دارن میفتن هم در نوع خودشون عجیبن. بعد سه سال، حالا شمارش مع جدایی من از انجمن(❤) شروع شده.هیچ‌وقت به اینجای کار فک نکرده بودم.خودمو جدا نشدنی می‌دونستم:).ولی خب دنیا محل گذره دیگه.
بعد اینکه سه ماه از تعطیلی دانشگاه‌ها بر اثر کرونا می‌گذره، حالا امروز گفته که دانشگاه‌ها از 17 خرداد بازگشایی میشن. اینکه چرا رسیده به 17 خرداد و حدود سه هفته قبلش اومده اینو اعلام کرده رو بیخیال فعلا.اما من واقعا حالم بهتر شده از وقتی این خبر رو شنیدم.یه سریا ناراحتن از این رو که ممکنه کرونا بگیرن.یه سریای دیگه با خونه‌نشینی حال می‌کنن و کلا دوست ندارن شرایط به حالت قبل برگرده.یه سریا هم از خونه‌نشینی خسته شدن و دوست دارن همه چی زودتر
یهو یه جایی یه آدم/آدم‌هایی وارد زندگیت می‌شن که با چند تا حرکت به ظاهر کوچیک (البته فقط به ظاهر) تو رو تحت تاثیر خودشون و افکارشون و اعمالشون قرار میدن و تو تا ابد مدیونشون می‌شی بابت این تغییر نگرشی که توی تو ایجاد کردن. بعدش هم شاید نموندن.اما مهم نیست.یعنی مهمه‌ها ولی خب اکثر اومدنا یه رفتنی هم پشت سرشون دارن و همه آدمایی که میان قرار نیست تا ابد بمونن، اصلا شاید رسالتشون اینه که بیان و یه تغییری ایجاد کنن و برن.مهم اینه که تو اینقدر تحت تاثیر
توی زندگی اشتباهات زیادی انجام دادم.اما خیلیاشون قابل جبران بودن.بعدش یا اون قدر مهم بودن که اصلاحشون کردم.یا اینکه نه.انقدر ارزش نداشته دوباره وقت بذارم. اما در مورد آدم‌های زندگیم، دوبار تا الان در حقشون کار اشتباهی کردم.اولی رو زمان برد تا درست شد، اما نکته این بود که اون خیلی بدبین نبود بهم، یه برهه‌ای کار اشتباهی کردم و درستش کردم، قبلش هم منو می‌شناخت، نمی‌دونم چی شد که اون اشتباهاتو در حقش انجام دادم، واقعا هنوزم وقتی به اون روز فک

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

واحد گشت